پرنیان

پرنیان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زنان و اشتغال» ثبت شده است

من یک زنم!!

تندتند فلفل دلمه‌ای را خرد می‌کنم. زیر پیاز را خاموش کرده‌ام تا نسوزد. حواسم به نرم‌کننده‌ی ماشین لباس‌شویی هم هست. از صبح تا حالا این دومین سبد رختی است که شسته‌ام. افکارم نیز هم‌چون آب قابلمه که گذاشته‌ام بجوشد، قـُل می‌زند و از سال‌های نه‌چندان دوری بالا می‌آید:

"من دست به سیاه و سفید نمی‌زنم. هدی (خواهرم) و مامان هستن دیگه. اصلا چه معنی داره زن با این همه لطافت، توی خونه کار کنه؟ بذار ازدواج کنم، به طرف می‌فهمونم که"

آخ آخ! یادم رفت ماکارونی را آبکش کنم اوی دستم سوخت ته دیگ هم که گذاشتم. نمی‌دانم چرا صدای این دو تا نمی‌آید.

نرگس! امیرمهدی! کجایین؟

نرگس برادرزاده‌ام است و امیرمهدی همسایه‌مان. امروز دو‌تایی‌شان پیش من هستند. امیرمهدی بیسکوییتش را آورده و می‌گوید: “خاله میشه اینو بشوری؟” با لبخند ازش می‌گیرم.

کجا بودم؟ آهان. اعتقاد راسخی داشتم به مرد بودن و زن نبودن. البته نه با این عنوان که مرد باشم؛ با این عنوان که من زن سنتی نیستم. اسپورت می‌پوشم و از کارهای پسرها بیش‌تر خوشم می‌آید. ازدواج هم اگر بکنم، اول برای طرف حالی می‌کنم که من این مدل را بیش‌تر می‌پسندم. خواستی بفرما، نخواستی برو یک زن خانه‌دار بگیر. اما حالا حتی مهمانی‌ها را با کفش پاشنه‌بلند می‌روم. برادرم قبل از یکی از مهمانی‌ها لبخندی عاقل‌اندرسفیه به من زد و گفت: “خیلی خانم شدی!”

بچه نگه می‌دارم. رخت می‌شویم. غذا می‌پزم. حتی این ترم به‌خاطر واحدهای کمم، مجبورم بیش‌تر هفته را در خانه بمانم و برای ارشد درس بخوانم. با همه‌ی این به‌ظاهر خفت‌وخواری‌ها، آرامم. چای درست می‌کنم و منتظر مَردَم می مانم تا لیوانی از آن را در کنارش بنوشم.

انگار دارم می‌فهمم من فارغ از حرف فامیل و رسانه‌ها و هزاران تریبون دیگر که روزانه برای زندگی من تصمیم می‌گیرند، یک زنم؛ یک زن با اصالت زیبای زنانه. چای، تلخی لذت‌بخشی دارد

امام علی (ع): «زن گل بهاری است، نه قهرمان.»

منبع:چارقد

۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه محی الدینی

اسیــــــــــــــــــر آزاد

در جامعه‌ای که اصالت از آن " تولید و مصرف " و "مصرف و تولید" اقتصادی است، و عقل نیز جز اقتصاد چیزی نمی فهمد، زن نه به عنوان موجودی خیال انگیز ، مخاطب احساسات پاک ، معشوق عشقهای بسیار بزرگ، پیوند تقدس، مادر،آینه صادقی در برابر خویشتن راستین مرد؛ بلکه به عنوان کالایی اقتصادی است که به میزان جاذبه جنسی اش ، خرید و فروش می شود.

 

 

سرمایه داری زن را چنان ساخت که به دو کار آید:

یکی اینکه جامعه هنگام فراغت به سرنوشت اجتماعی و به استثمار شدنش نیندیشد و نپرسد چرا کار میکنم؟، چرا زندگی میکنیم؟، از طرف که و برای چه کسی اینهمه رنج میبریم؟

زن، به عنوان ابزار سرگرمی و به عنوان تنها موجودی که جنسیت دارد، به کار گرفته شد، تا نگذارد کارگر و کارمند و روشنفکر در لحظات فراغت، به اندیشه های ضد طبقاتی و سرمایه داری بپردازند، و به کار گرفته شد تاکه تمامی خلاء و حفره های زندگی اجتماعی را پر کند. و هنر به شدت دست به کار شد تا بر اساس سفارش سرمایه داری ، سرمایه هنر را -که همیشه زیبایی و روح و احساس و عشق بود- به «برهنگی» تبدیل کند . این است که میبینیم یکباره نقاشی، شعر، سینما، تئاتر، داستان، نمایشنامه بر محوربرهنگی به گردش در می آیند.

دیگر اینکه، سرمایه داری برای تشویق انسانها به مصرف بیشتر و برای اینکه خلق را به خود بیشتر نیازمند کند و مقدار مصرف و تولید را بالا ببرد، زن را فقط به عنوان موجودی که جنسیت دارد -و جز این هیچ، یعنی موجودی یک بعدی- به کار گرفت. در آگهی ها و تبلیغاتش نشاند ، تا ارزشها و حساسیتهای تازه ای بیافریند و نظرها را به مصارف تازه جلب کند و احساسات مصنوعی که لازم دارد در مردم بوجود آورد.

برهنگی به جای عشق نشست و زن این «اسیر محبوب» قرون وسطی ، به صورت یک «اسیر آزاد» قرون جدید درآمد.


منبع: عفاف و حجاب
۲۲ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۰۳ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه محی الدینی