گریه کن دخترک تو فقط می توانی گریه کنی

گریه کن برای خانه ای که حالا بر سرت خراب شده گریه کن برای پدرت که سرش را جلوی چشمانت نه مثل گوسفند که بی رحمانه تر بریدند گریه کن برای مادرت که او را با خود بردند  تا در بازار به کنیزی بفروشند وچه خوب است که تو هنوز معنی کنیزی را نمی فهمی فقط برای رفتنش گریه کن

 گریه کن دخترک خیالت راحت اینجا کسی نیست که بخواهد تو را ارام کند تا بخواهد اشکانت را پاک کند تو می توانی با خیال راحت گریه کنی . نترس صدایت را بلند کن تو می توانی فریاد بزنی نگران حافظان حقوق بشر نباش انها گوششان پر است از فریادهای کودکانی همچون تو نگران شیوخ عرب هم نباش ناله های تو نمی تواند بیدارشان کند انها خیلی وقت است که خوابشان برده شکمشان پراست و خوابشان سنگین خیالت راحت بیدار نمی شوند.

 اری دخترک گریه کن فریاد بزن فقط مواظب باش صدایت به مادرت نرسد اخر او گمان می کند که تو کنار پدرت ارام خفته اگر بفهمد که به دست ان حیوان ها افتاده ای ممکن است کار خودش را تمام کند و پیش پدرت برود که کاش می رفت

 گریه کن تو می توانی خون گریه کنی...